متن عاشقانه

ساخت وبلاگ

عشق یعنی اشک توبه در قنوت

خواندنش با نام غفار الذنوب
عشق یعنی چشمها هم در رکوع
شرمگین از نام ستار العیوب
عشق یعنی سر سجود و دل سجود
ذکر یا رب یا رب از عمق وجود . . .

باز هنگام سحر قلمی از تکه زغالی مانده از آتش شبی سرد

میلغزد بر روی تن سرد و بی روح ورق.
و باز هم ردی از سوز دل بر روی خط های یخ زده کاغذ مینویسد
وباز قصه پر غصه تکرار ….
روزی درختی بودم تنومند و زیبا ، قدی کشیده
و شاخ و برگ تماشایی داشتم .
عاشق شدم . . . !!!!
عاشق صدای خوش هیزم شکن . . . !!!
و تن خود را بی آلایش تقدیم بوسه های درد آور
تبر او کردم و چه راحت شکستم ، بی صدا خورد شدم ،
چه دیر فهمیدم بی رحم است دل سنگ هیزم شکن
و سخت تر تبر او که سوزاند تنم را ، حالا دیگر زنده نبودم
درخت نبودم ، در چشمان سرد او فقط هیزم بودم و بس
سرنوشتم چه بود ؟
حالا که نه درخت بودم و نه سایه ای داشتم و نه ریشه ای
نه برگی و نه مهمان ناخوانده ای که بر روی دستانم بنشیند
و برای دل کوچکش آواز بخواند و بر خود بلرزد و با آهی سرد
دوباره پر باز کند و به اوج برود
و چه ناجوانمردانه تکه های خرد شده ام در شومینه
رو به چشمانش آتش گرفت و او فقط لذت برد
من در آتش میسوختم و او . . .
و حالا زغالی بیش نیستم و خطی شدم بر
خطوط یخ زده ورق تا شاید ماندگار باشم و همه بدانند
روزی درختی بودم تنومند که عشق مرا به زغالی
تبدیل کرد سیاه و دل سوخته . . .
دنیا بازی‌هایت را سرم در آوردی…
گرفتنی‌ها را گرفتی‌…
دادنی‌ها را ” ندادی “…
حسرت‌ها را کاشتی…
زخم‌ها را زدی …
دیگر بس است…
چیزی نمانده …
بگذار آسوده بخوابم …
محتاج یک خواب بی‌ بیدارم…

 رسم عاشقی این نیست که بگویی مرا دوست داری و بعد از مدتی مرا تنها بگذاری…رسم عاشقی این نیست که مرا به اوج قله احساسات ببری و بعد از همان جا رهایم کنی…این رسمش نیست که پا به پای من بیایی و روزی رفیق نیمه راه شوی…این رسمش نیست که قلبم را بگیری و بازیچه خودت کنی…این رسمش نیست که مرا در آغوش بگیری و هوس را به جای عشق برایم معنا کنی…یک رنگ باش ای تو که ادعا میکنی عاشق ترینی…مغرور نباش ای تو که ادعا میکنی مرا دوست داری… وفادار باش ای تو که در آغاز آشنایی وفاداری در حرف هایت بود…یک دل باش با دلی که تنها برای عشق تو مانده و خط سرخ روی همه کشیده…توکه میگویی مرا دوست داری پس چرا اشکهایم را پاک نمیکنی؟؟؟چرا دلتنگم نمیشوی و مرا صدا نمکنی ؟؟؟بخدا این رسم عاشقی نیست…به خدا این رسم عاشقی نیست…

 میگن:

دوست داشتن یعنی کنار یکی موندن و برای خوشبختیش هر کاری کردن…
اما من میگم:
گاهی وقتا دوست داشتن یعنی از کنارش رد شدن!!! آره یعنی برای خوشبختیش هر کاری کردن یعنی یه چیزیایی رو تو دلت خاک کردن و رفتن.
……….
میخوام برای خوشبختی یه نفر کنار برم …

عشق خسته...
ما را در سایت عشق خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cmyluvd بازدید : 201 تاريخ : جمعه 13 اسفند 1395 ساعت: 4:23